گروه سیاست خارجی: صهیونیستها در حالی در داخل بحران زده و در غزه ناتوان هستند که همزمان با طرح ادعاهایی در قالب جنگ ترکیبی برآنند تا به اصطلاح اشراف اطلاعاتی خود را نمایش گذارند حال آنکه شواهد امر نشانگر سراب بودن این داستانسراییهاست.
اخیرا صهیونیستها مدعی شدهاند که در یک عملیات زمینی و با نظارت کامل اطلاعاتی توانستهاند مرکزی را که قرار بود موشکهای ایرانی در سوریه تولید شود منهدم کردهاند. ادعاهای مذکور در حالی منتشر میشود که چندی پیش نیز کاتز وزیر جنگ رژیم اسرائیل برای نخستین بار اعتراف کرد که این رژیم اسماعیل هنیه رئیس فقید جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را ترور کرده است. آنها همچنین برآن بودهاند تا با برجستهسازی موضوع پیجرها قدرت اطلاعاتی این رژیم را نمایش دهند.
این ادعا از سوی سرا ن رژیم صهیونیستی و البته با حمایت و پوشش گسترده خبری توسط رسانههای حاکمیتی غربی در حالی مطرح میشود که در باب اهداف این ادعاها چند نکته قابل توجه است .
نخستین نکته آن است که نتانیاهو این روزها به دلیل تشدید اعتراضات درونی و نیز ناتوانی در میدان نبرد رویکرد اجبار به توافق با حماس را در پیش گرفته است که با دستاوردسازیهای نمایشی همچون آنچه تاسیسات موشکی پیشرفته ایران در سوریه مینامد، اعتراف به نقش این رژیم در ترور شهید هنیه و فرماندهان حزب الله همچون شهید عاروری و... به دنبال آن است تا چنان وانمود سازد که اهداف اعلامی پس از طوفان الاقصی را محقق ساخته است و اگر تواققی نیز با حماس صورت میگیرد به دلیل تحقق اهدافش میباشد. به عبارتی دیگر وی برآن است تا افکار عمومی داخل و بیرون سرزمینهای اشغالی را از شکست وعدههای اصلیاش یعنی آزادسازی اسرای صهیونیست در بند مقاومت، نابودی حماس و سلطه بر غزه و کوچ اجباری حداقل یک میلیون فلسطینی از غزه به خارج و بازگرداندن شهرک نشینان به شمال سرزمینهای اشغالی به حاشیه ها منحرف سازد.
دوم آن است که گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشر از وضعیت بحرانی انسانی در غزه در فصل سرما حکایت دارد. از یک سو تجاوزگری رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر سرما و نرسیدن کمکهای بشر دوستانه به تشدید فاجعه انسانی در غزه منجر شده چنانکه گزارش ها از یخ زدن چندین کودک حکایت دارد. در همین حال رژیم صهیونیستی در جنایتی بزرگ بیمارستان را ویران و حتی کادر درمان را بازداشت کرده که بیمارستان کمال عدوان و بازداشت رئیس آن نمودی کوچیک از این جنایت است. تکرار دروغ پراکنیها علیه ایران را میتوان اقدامی جهت سرپوش نهادن و غافل سازی جهانی از وضعیت بحرانی غزه و کرانه باختری دانست.
سوم آنکه رفتارشناسی صهیونیست ها و غربیها نشان میدهد که آنها از یک سو به دنبال متهم سازی جبهه مقاومت از جمله ایران با ادعای تهدید امنیت منطقه بودن هستند و از سوی دیگر سیاست تحقیر سازی را با ادعای شکست و تضعیف مقاومت در منطقه را دنبال میکنند. این رویه پس از تحولات سوریه ابعاد گستردهتری گرفت چنانکه از سوی سران و رسانههای صهیونیستی -غربی هجمه گستردهای را با محوریت شکست جبهه مقاومت را آغاز کردند و از سوی دیگر نیز اتهامات واهی با داستانسرایی در باب زندانهای سوریه، قاچاق مواد مخدر، کشف اسناد ادعایی و.... را برای بدنام سازی و دلسرد سازی افکار عمومی در قبال مقاومت در پیش گرفتند. ادعاهای سران نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در باب پایگاه موشکی ادعایی در سوریه در ادامه این مسیر قابل ارزیابی میباشد.
نکته دیگر آنکه یکی از نکات مهم در تحولات اخیر سوریه، همزمانی تشدید اشغالگری رژیم صهیونیستی در این کشور از جولان و قنیطره و قلمون گرفته تا ریف دمشق و تسلط بر منابع آبی و سدهای سوریه و نیز ترور دانشمندان و بزرگان علمی و دینی سوریه است. اشغالگری که سکوت سران جدید دمشق و حامیان غربی و عربی آنها در برابر این اشغالگری جای تامل بسیار دارد. هر چند که صهیونیستها و حامیانشان با ادعاهای واهی و اتهام زنی اهداف ذکر شده را پیگیری میکنند اما حقایقی غیر قابل انکار وجود دارد که آنها توان کتمان آن را ندارند.
رژیم صهیونیستی با قهرمان سازی و داستان سرایی هالیوودی در حالی به دنبال قدرت نمایی و ترویج ادعای نابودی مقاومت است که شواهد امر حکایت از حقیقتی دیگر دارد. صهیونیستها در حالی مدعی اشراف اطلاعاتی هستند که این سوال مطرح میشود که آنها چگونه نتوانستهاند که طوفان الاقصی را پیش بینی کنند و یا اینکه جای اسرای در بند مقاومت را در غزه پیدا نمایند. این سوالات دروغین بودن ادعای اشراف اطلاعاتی صهیونیستها را نشان میدهد. در همین حال صهیونیستها با ادعاهایی همچون به تاخیر انداختن توان موشکی ایران، انهدام پایگاه موشکی ایران در سوریه، آنچه بازداشت جاسوسان ایرانی در اسرائیل مینامند و... در حالی برآنند تا ایران از اجرای وعده صادق منصرف سازند که مواضع مقامات نظامی و سیاسی ایران نشان میدهد که وعده صادق 3 قعطا اجرا خواهد شد و هیچ چیز نیز مانع اجرای آن نخواهد شد.
نکته نهایی آنکه سخنان صهیونیستها در باب سوریه با هر بهانه و توجیهی که رسما تجاوز به خاک و حریم یک کشور مستقل عفو سازمان ملل است و تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نمیباشد. در چنین شرایطی، این سوال مطرح میشود که چگونه است که کشورهای کشوری در قبال این اشغالگری سکوت کردهاند و هیج مقابلهای با آن ندارند. آیا این رفتار غربیها نشان میدهد که آنها هیچ رویکردی به جز حمایت از رژیم صهیونیستی و نابودی منطقه ندارند و دل بستن به وعدههای آنها جز خسارت نتجیهای به همراه ندارد.
اخیرا صهیونیستها مدعی شدهاند که در یک عملیات زمینی و با نظارت کامل اطلاعاتی توانستهاند مرکزی را که قرار بود موشکهای ایرانی در سوریه تولید شود منهدم کردهاند. ادعاهای مذکور در حالی منتشر میشود که چندی پیش نیز کاتز وزیر جنگ رژیم اسرائیل برای نخستین بار اعتراف کرد که این رژیم اسماعیل هنیه رئیس فقید جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را ترور کرده است. آنها همچنین برآن بودهاند تا با برجستهسازی موضوع پیجرها قدرت اطلاعاتی این رژیم را نمایش دهند.
این ادعا از سوی سرا ن رژیم صهیونیستی و البته با حمایت و پوشش گسترده خبری توسط رسانههای حاکمیتی غربی در حالی مطرح میشود که در باب اهداف این ادعاها چند نکته قابل توجه است .
نخستین نکته آن است که نتانیاهو این روزها به دلیل تشدید اعتراضات درونی و نیز ناتوانی در میدان نبرد رویکرد اجبار به توافق با حماس را در پیش گرفته است که با دستاوردسازیهای نمایشی همچون آنچه تاسیسات موشکی پیشرفته ایران در سوریه مینامد، اعتراف به نقش این رژیم در ترور شهید هنیه و فرماندهان حزب الله همچون شهید عاروری و... به دنبال آن است تا چنان وانمود سازد که اهداف اعلامی پس از طوفان الاقصی را محقق ساخته است و اگر تواققی نیز با حماس صورت میگیرد به دلیل تحقق اهدافش میباشد. به عبارتی دیگر وی برآن است تا افکار عمومی داخل و بیرون سرزمینهای اشغالی را از شکست وعدههای اصلیاش یعنی آزادسازی اسرای صهیونیست در بند مقاومت، نابودی حماس و سلطه بر غزه و کوچ اجباری حداقل یک میلیون فلسطینی از غزه به خارج و بازگرداندن شهرک نشینان به شمال سرزمینهای اشغالی به حاشیه ها منحرف سازد.
دوم آن است که گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشر از وضعیت بحرانی انسانی در غزه در فصل سرما حکایت دارد. از یک سو تجاوزگری رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر سرما و نرسیدن کمکهای بشر دوستانه به تشدید فاجعه انسانی در غزه منجر شده چنانکه گزارش ها از یخ زدن چندین کودک حکایت دارد. در همین حال رژیم صهیونیستی در جنایتی بزرگ بیمارستان را ویران و حتی کادر درمان را بازداشت کرده که بیمارستان کمال عدوان و بازداشت رئیس آن نمودی کوچیک از این جنایت است. تکرار دروغ پراکنیها علیه ایران را میتوان اقدامی جهت سرپوش نهادن و غافل سازی جهانی از وضعیت بحرانی غزه و کرانه باختری دانست.
سوم آنکه رفتارشناسی صهیونیست ها و غربیها نشان میدهد که آنها از یک سو به دنبال متهم سازی جبهه مقاومت از جمله ایران با ادعای تهدید امنیت منطقه بودن هستند و از سوی دیگر سیاست تحقیر سازی را با ادعای شکست و تضعیف مقاومت در منطقه را دنبال میکنند. این رویه پس از تحولات سوریه ابعاد گستردهتری گرفت چنانکه از سوی سران و رسانههای صهیونیستی -غربی هجمه گستردهای را با محوریت شکست جبهه مقاومت را آغاز کردند و از سوی دیگر نیز اتهامات واهی با داستانسرایی در باب زندانهای سوریه، قاچاق مواد مخدر، کشف اسناد ادعایی و.... را برای بدنام سازی و دلسرد سازی افکار عمومی در قبال مقاومت در پیش گرفتند. ادعاهای سران نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در باب پایگاه موشکی ادعایی در سوریه در ادامه این مسیر قابل ارزیابی میباشد.
نکته دیگر آنکه یکی از نکات مهم در تحولات اخیر سوریه، همزمانی تشدید اشغالگری رژیم صهیونیستی در این کشور از جولان و قنیطره و قلمون گرفته تا ریف دمشق و تسلط بر منابع آبی و سدهای سوریه و نیز ترور دانشمندان و بزرگان علمی و دینی سوریه است. اشغالگری که سکوت سران جدید دمشق و حامیان غربی و عربی آنها در برابر این اشغالگری جای تامل بسیار دارد. هر چند که صهیونیستها و حامیانشان با ادعاهای واهی و اتهام زنی اهداف ذکر شده را پیگیری میکنند اما حقایقی غیر قابل انکار وجود دارد که آنها توان کتمان آن را ندارند.
رژیم صهیونیستی با قهرمان سازی و داستان سرایی هالیوودی در حالی به دنبال قدرت نمایی و ترویج ادعای نابودی مقاومت است که شواهد امر حکایت از حقیقتی دیگر دارد. صهیونیستها در حالی مدعی اشراف اطلاعاتی هستند که این سوال مطرح میشود که آنها چگونه نتوانستهاند که طوفان الاقصی را پیش بینی کنند و یا اینکه جای اسرای در بند مقاومت را در غزه پیدا نمایند. این سوالات دروغین بودن ادعای اشراف اطلاعاتی صهیونیستها را نشان میدهد. در همین حال صهیونیستها با ادعاهایی همچون به تاخیر انداختن توان موشکی ایران، انهدام پایگاه موشکی ایران در سوریه، آنچه بازداشت جاسوسان ایرانی در اسرائیل مینامند و... در حالی برآنند تا ایران از اجرای وعده صادق منصرف سازند که مواضع مقامات نظامی و سیاسی ایران نشان میدهد که وعده صادق 3 قعطا اجرا خواهد شد و هیچ چیز نیز مانع اجرای آن نخواهد شد.
نکته نهایی آنکه سخنان صهیونیستها در باب سوریه با هر بهانه و توجیهی که رسما تجاوز به خاک و حریم یک کشور مستقل عفو سازمان ملل است و تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نمیباشد. در چنین شرایطی، این سوال مطرح میشود که چگونه است که کشورهای کشوری در قبال این اشغالگری سکوت کردهاند و هیج مقابلهای با آن ندارند. آیا این رفتار غربیها نشان میدهد که آنها هیچ رویکردی به جز حمایت از رژیم صهیونیستی و نابودی منطقه ندارند و دل بستن به وعدههای آنها جز خسارت نتجیهای به همراه ندارد.