همزمان با فعال شدن گروههای تروریستی در بخشهایی از سوریه و در حالی که برخی کشورهای منطقه همچون ترکیه در توهم و تصور نابودی سوریه و مقاومت برای رسیدن به رویای از دست رفته خاورمیانه و شمال آفریقا جدید به سبک ترکیه، هستند، نقش اوکراین در این تجاوزگری تروریستها با حمایت غرب قابل توجه است. برخی اعضای تحریرالشام اذعان کردهاند که توان پهپادی و آموزشی را از اوکراین دریافت کردهاند. هر چند که برخی بر این ادعایند که اوکراین درگیر جنگ روسیه از چنین توانی برخوردار نمیباشد اما نگاهی ریشهای به تحولات اخیر ظرفیتها و نقش آفرینی اوکراین را اشکار میسازد بویژه اینکه سران این کشور بیشتر عروسکهایی در دستان آمریکا و ناتو هستند.
در همین حال اوکراین در حالی تعدادی نیروی آموزش دهند و پهپاد در اختیار تروریستها قرار میدهد که همزمان خود از هزاران نیروی تروریستی اعزامی از سوریه برای جبران کسری نظامیانش بهره میگیرد. در کنار این موضوع در باب بهره اوکراین از جنگ افروزی در سوریه چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه غربیها و کی یف در حالی ادعای رویکرد به صلح در آستانه روی کارآمدن ترامپ را سر میدهند که عملا بخش عمدهای از خاک اوکراین در تصرف روسیه است و حاضر به پس دادن آن نمیباشند و غرب نیز توان بازپس گیری ندارد. در این شرایط این سناریو مطرح است که غرب با تهدید منافع مسکو در سوریه برآن است تا در صورت امکان با شکست روسیه در این کشور عملا موقعیت جهانی مسکو را تحت الشعاع قرار دهد و یا حداقل آنکه سوریه را برای مسکو مابه ازایی برای اراضی اوکراین قرار دهد. به عبارتی دیگر غرب و کی یف به دنبال باج خواهی از مسکو هستند در حالی که روند تحولات تا به امروز ناممکن بودن این وضعیت را نشان میدهد هر چند که غرب همچنان روی حمایتهای ترکیه که سودای سلطه بر منطقه را دارد نیز حساب باز کردهاند.
دوم آنکه سران کی یف به شدت ارتباط نزدیکی با سران رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو دارند و به عنوان هر دو پیروان نئونازی هستند. در حالی که صهیونیستها از نظر تسلیحاتی حامی کی یف هستند، در مقابل سران اوکراین نیز با ایفای نقش در بحران سازی علیه سوریه و منطقه پاسخ این حمایتها را می دهند. به عبارتی دیگر میان صهیونیستها و کی یف علیه روسیه همگرایی واحدی وجود دارد و هر دو منافع خود را در تضعیف روسیه و متحدانش همچون ایران و چین دنبال میکنند. به عبارتی دیگر آنچه امروز در سوریه میگذرد تبانی صهیونیستها، غرب و کی یف علیه روسیه، ایران و چین و نظم نوین جهانی است که البته در بخشهایی با اهداف ترکیه و برخی کشورهای عربی نیز همخوانی پیدا میکند.
در همین حال اوکراین در حالی تعدادی نیروی آموزش دهند و پهپاد در اختیار تروریستها قرار میدهد که همزمان خود از هزاران نیروی تروریستی اعزامی از سوریه برای جبران کسری نظامیانش بهره میگیرد. در کنار این موضوع در باب بهره اوکراین از جنگ افروزی در سوریه چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه غربیها و کی یف در حالی ادعای رویکرد به صلح در آستانه روی کارآمدن ترامپ را سر میدهند که عملا بخش عمدهای از خاک اوکراین در تصرف روسیه است و حاضر به پس دادن آن نمیباشند و غرب نیز توان بازپس گیری ندارد. در این شرایط این سناریو مطرح است که غرب با تهدید منافع مسکو در سوریه برآن است تا در صورت امکان با شکست روسیه در این کشور عملا موقعیت جهانی مسکو را تحت الشعاع قرار دهد و یا حداقل آنکه سوریه را برای مسکو مابه ازایی برای اراضی اوکراین قرار دهد. به عبارتی دیگر غرب و کی یف به دنبال باج خواهی از مسکو هستند در حالی که روند تحولات تا به امروز ناممکن بودن این وضعیت را نشان میدهد هر چند که غرب همچنان روی حمایتهای ترکیه که سودای سلطه بر منطقه را دارد نیز حساب باز کردهاند.
دوم آنکه سران کی یف به شدت ارتباط نزدیکی با سران رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو دارند و به عنوان هر دو پیروان نئونازی هستند. در حالی که صهیونیستها از نظر تسلیحاتی حامی کی یف هستند، در مقابل سران اوکراین نیز با ایفای نقش در بحران سازی علیه سوریه و منطقه پاسخ این حمایتها را می دهند. به عبارتی دیگر میان صهیونیستها و کی یف علیه روسیه همگرایی واحدی وجود دارد و هر دو منافع خود را در تضعیف روسیه و متحدانش همچون ایران و چین دنبال میکنند. به عبارتی دیگر آنچه امروز در سوریه میگذرد تبانی صهیونیستها، غرب و کی یف علیه روسیه، ایران و چین و نظم نوین جهانی است که البته در بخشهایی با اهداف ترکیه و برخی کشورهای عربی نیز همخوانی پیدا میکند.
سید محمد صادق لنکرانی