پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۵
کد مطلب : 131036

سخنی چند با دکتر سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی

چند روزی است که دکتر سالاری به عنوان مدیرعامل جدید سازمان تأمین در دولت چهاردهم تعیین و مشغول به‌کار شده است. هر چند برگشتن مجدد یک مدیر در محل کار سابقش، تاکنون در کشور کم سابقه بوده است ولی به هر حال حضور ایشان را به فال نیک می گیریم که لااقل در این دوره و در این دولت، سازمان تأمین اجتماعی «موش آزمایشگاهی» و محلی برای «آزمون و خطای مدیریتی» نخواهد شد.
اتفاقاً این موضوع قطعاً و یقیناً بربار مسئولیت دکتر سالاری می افزاید و ایشان با برگشتن به سازمان «ماه عسلی» ندارد و از همان روز اول باید کار را شروع کرده باشد و برنامه هایی را که در دوره قبل در ذهن داشت، ساماندهی و اجرایی کند که این می تواند از مزایای کاری دوباره باشد.
اما دراین فرصت برآنیم که بگوییم هر چند اتفاقات مهم و قابل توجهی هم در سه سال گذشته در سازمان انجام شده است ولی در بسیاری از شرایط سازمان مشکلات عظیم و کلان همچنان در سازمان و بر آن حاکم است که رسیدگی به این امور از اولویت های کاری ایشان باید باشد.
1- سازمان تامین اجتماعی در ایران با کاهش شدید نسبت بیمه ‌پردازان به مستمری ‌بگیران مواجه است. طبق آخرین آمار، این نسبت در سال ۱۴۰۲ به 8/4 کاهش یافته است، در حالی که نسبت استاندارد برای حفظ پایداری صندوق باید حداقل شش به یک باشد.
2- کاهش تعداد بیمه ‌پردازان و افزایش تعداد بازنشستگان و مستمری‌بگیران فشار زیادی بر منابع این صندوق وارد کرده است. از عجایب روزگار مجهول بودن میزان و عدد واقعی بدهی دولت به این صندوق است.
3- بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی مبلغی بین 600 تا 800هزارمیلیارد تومان برآورد می‌شود، بزرگی این عدد باعث شده که دولت‌ها از امکان تسویه بدهی خود به این صندوق عاجز بوده وعدم تعهد دولت ها در بازپرداخت بدهی های خود، منابع مالی سازمان را تحت فشار شدیدی قرار داده است.
4- از دیگر خطرات مهمی که سازمان تأمین اجتماعی را تهدید می‌کند، افزایش هزینه‌های بازنشستگی و خدمات درمانی است. براساس گزارش‌های مستند، هزینه‌های بازنشستگی در سال ۱۴۰۱ بیش از ۱۲۰هزار میلیارد تومان بود که  پیش‌بینی می‌شود این رقم به ۱۵۰هزار میلیارد تومان برسد.
5- کارگران و بازنشستگان از نحوه مدیریت و خدمات سازمان تأمین اجتماعی به شدت ناراضی هستند. به ‌ویژه مستمری‌بگیران که با توجه به تورم فزاینده و حقوق‌های ناچیز، قدرت خرید خود را از دست داده‌اند. براساس آمار، حقوق متوسط بازنشستگی درسال ۱۴۰۲ به سختی کفاف هزینه‌های زندگی روزمره را می‌دهد.
6- اغیار برای تصاحب بانک رفاه کارگران دندان تیز کرده اند تا سهام بیمه شدگان را به ثمن بخس بربایند لذا صیانت از حقوق قانونی بیمه شدگان در این بانک بر دوش دکتر سالاری است.
7- اینک که دکترسالاری به عرصه خدمتگزاری به بیمه شدگان وارد شده باید اقدامات فوری و اساسی برای بهبود وضعیت سازمان انجام دهد. در گام نخست، بازنگری در قانون مشاغل سخت و زیان‌آور و آیین‌نامه اجرایی آن ضروری است. این قانون فشار مضاعفی بر صندوق وارد کرده و نیازمند اصلاحاتی برای کاهش هزینه‌های بازنشستگی و افزایش سن بازنشستگی در این مشاغل است، همچنین، اصلاح و به ‌روز رسانی مقررات بیمه‌ای برای کاهش بار مالی کسب‌وکارها و تسهیل در اشتغال‌زایی از دیگر اولویت‌های اصلاحی باید باشد.
8- به فنا رفتن «شستا» و تبدیل شدنش به حیات خلوت «سیاسیون ودولتیون» یکی از دلایل اصلی مشکلات فعلی این نهاد است. شرکت‌های زیرمجموعه سازمان که باید به ‌عنوان منابع درآمدزا برای صندوق عمل کنند، در بسیاری موارد زیان‌ده هستند و در نبود نظارت موثر و مدیریت کارآمد، نه‌تنها به سوددهی نرسیده‌اند بلکه بار مالی اضافی بر سازمان هم تحمیل کرده‌اند.
لذا در این دوره مسئولیت مدیرعامل جدید سازمان، خطیرتر است و بدون اصلاحات فوری و جدی در شستا و سایر شرکت ها بحران عمیقتر شده و زمان فروپاشی سازمان و افزایش نرخ بیکاری و فقر نزدیک است .
هر چند که آقای دکترسالاری از عمق فاجعه و مسائل پشت پرده آن اطلاع کافی و وافی دارد اما حسب وظیفه ذاتی حرفه ای و اینکه خود یک بازنشسته هستم این چندسطر را ازسرخیرخواهی نوشتم تابعدا بگوییم که گفته بودیم.
 
فرهاد خادمی
https://siasatrooz.ir/vdcbf8b80rhbfgp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی