يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۱
کد مطلب : 130892

هرچه سال آید، دریغ از پارسال آید!

یادش به خیر آن سال‌هایی که خبری از مهدهای کودک و پیش‌دبستانی برای خردسالانی نبود که تازه دست چپ و راست خود را تشخیص داده بودند و درحالی‌که دوران شیرین و بازنگشتنی بچگی را طی می‌کردند، پای سماور آتشی مادربزرگ داستان‌سرایی را می‌آموختند و در کنار تلاوت کلام‌الله مجید و سروده‌های شاهنامه پدربزرگ با الحان قرآن و حماسه فردوسی آشنا می‌شدند که این‌ها هردو از معجزات کتاب آسمانی بودند تا هنوز به مدرسه نرفته با حروف و معانی آشنا شوند. آن نونهالان در ادامه اگر به مکتبخانه‌ها یا دبستان‌ها می‌رفتند و ضمن استفاده از امکانات محدود، دوران ابتدایی و متوسطه را به پایان رساندند که البته هیچ هزینه‌ای در برنداشت اما وقتی به بازار کار و تلاش و یا ادامه تحصیل در دانشگاه‌ها وارد می‌شدند نه‌تنها چیزی از آموزش‌های مقدماتی کم نداشتند بلکه در مواردی از استادان خود ایراد گرفته و معلومات و کلاسشان را به چالش می‌کشیدند؛ اما حالا کودکان قبل از اینکه دست چپ و راستشان را خودبه‌خود تشخیص دهند به‌ناچار و شاید از روی چشم‌وهم‌چشمی و بی‌حوصلگی مادران عازم مکان‌هایی تنگ و تاریک که به‌زور رنگ‌های تند نقاشی شده و عنوان مهدکودک و پیش‌دبستانی را به خود اختصاص داده، می‌شوند تا در مرحله اول از آن‌ها نگهداری و تغذیه شوند و در مراحل بعدی هر آنچه در افکار مربیان اکثرا دوره ندیده غوطه‌ور‌است به آن‌ها تلقین گردد! اگرچه اخیرا سازمان ملی تعلیم و تربیت کودکان، فعالیتش را دست‌وپاشکسته شروع کرده تا کودکستان‌ها را ساماندهی کند، اما در حال حاضر مراکزی چون فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ که عمدتا توسط شهرداری‌ها اداره می‌شوند همچنان عهده‌دار این مسئولیت خطیر و استراتژیک نیازمند به مربیان متبحر و دوره‌دیده است که نظر فکری و تعلیم و تربیتی در توان این ارگان کاملا اقتصادی و تا حدودی خشن نیست.
این فرهنگ‌سراها اکثرا مهدکودک و پیش‌دبستانی هم دارند و در آنجا کودکان زیادی را همچنان با همان قوانین خشک و قبلی خود تعلیم می‌دهند. حال‌آنکه نص صریح قانون می‌گوید اگر اینگونه مراکز زیرمجموعه سازمان تعلیم و تربیت کودک نباشند، تخلف محسوب می‌شود و باید جلوی آن‌ها گرفته شود، سوأل اینجاست که چرا تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است؟! مجتبی همتی فر، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، اردیبهشت‌ماه امسال اینگونه گفته که «سازمان نوپایی که به‌عنوان سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک شکل‌گرفته میراث دار سال‌ها مدیریت چندباره است.
قاعدتاً ساماندهی این بخش نیازمند به‌مرورزمان، حوصله و در عین کار زیرساختی است، به‌ویژه که قرار است با نگاهی تحولی اداره شود، از این جنبه به نظر می‌آید، بخشی از ملاحظات را باید بر ارزیابی عملکرد این سازمان و نتیجه کارهایش در نظر گرفت. نکته مهم دیگر این است که سازمان فقط متولی کودکستان‌ها نیست، بلکه گستره وسیعی از وظایف و مأموریت‌های مرتبط با تربیت و رشد کودکان زیر هفت سال به عهده‌اش سپرده شده است که باید به آن‌ها نیز توجه کرد. درعین‌حال این سازمان نوپا باید بتواند خودش را مستقر کند و فرآیندها و سازوکارها و قوانین جدید را بتواند به‌موقع و به‌درستی در جای خودشان قرار دهد.» پیش‌دبستانی دوره‌ای است که نوآموزان را پس از طی دوران نامفهوم مهدهای کودک، برای ورود به فضای درس و مدرسه آماده می‌سازد. البته برای استفاده از این مرحله اولیاء ملزم هستند فرزندان خود را با پرداخت شهریه‌های اغلب گران ثبت‌نام کنند تا چالش مهدهای پرهزینه کودک همچنان ادامه داشته باشد. شاید در مناطق پایین‌شهر و کلان‌شهرها میزان شهریه پیش‌دبستانی‌ها آنقدر زیاد به نظر نرسد اما هستند مکان‌هایی در مناطق به‌ظاهر مرفه و بالای شهر که رقم شهریه آن‌ها از مرز سالانه پنجاه میلیون تومان هم می‌گذرد! که این خود نوعی محرک برای دیگر واحدهای آموزشی غیرانتفاعی ابتدایی و متوسطه خواهد بود!
حالا با توجه به تبلیغات گسترده پیرامون فرزند بیشتر و موارد استثنایی دو یا چندقلوها باید ماشین‌حساب برداشت و تنها هزینه مهدکودک و پیش‌دبستانی آن‌ها را محاسبه کرد! تا تأسیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک فقط هزینه کمرشکن دیگری برای دولت‌ها باشد زیرا همچون چاقوی کندی عمل می‌کند که دسته خودش را هم نمی‌تواند ببرد! وقتی صحبت از تعلیم و تربیت کودک می‌شود، در نگاه اول به یاد مهدهای کودکی با همان سبک و سیاق کودکستان‌های قدیم می‌افتیم. مکانی که بچه به همراه همسن و سالانش مهارت‌های اجتماعی را یاد می‌گرفت تا برای شروع دوران مدرسه آماده شود، اما زمانی که نوبت به پرداخت شهریه‌های گران می‌رسد، این نعمت شامل کسانی می‌شود که دستشان باز بوده و رانت‌های ضروری را برای تأمین اینگونه هزینه‌های کمرشکن که حدود پانزده سال تا دریافت دیپلم طول می‌کشد ادامه می‌یابد و اینجاست که ضرب‌المثل «هرچه سال آید، دریغ از پارسال آید» تداعی می‌شود.
 
حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcaown6u49nea1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی