وحدتی که حول محبت امام حسین علیهالسلام در پیادهروی اربعین شکل میگیرد، به ما نشان میدهد که چگونه این رویداد الهی میتواند خردهگفتمانهای مختلف را در یک فضای گفتمانی واحد گرد هم آورد.
یکی از مهمترین نکاتی که کنشگران تمدنی باید به آن توجه داشته باشند، مقوله خودآگاهی تمدنی است. به این معنا که باید درک دقیقی از موقعیت تمدنی جهان اسلام در روزگار معاصر، اهمیت کنش تمدنی و عمق استراتژیک تقابل تمدنی میان جبهه حق و باطل داشته باشیم. اگر این سهگانه را بشناسیم، خودآگاهی تمدنی برای ما به ارمغان میآید؛ یعنی بدانیم که موقعیت تمدنی جهان اسلام چیست، میراث تمدنی جهان اسلام چه تأثیری دارد و چه اهمیت و جایگاهی برای کنشگران تمدنی در این بازه زمانی وجود دارد. همچنین، باید عمق استراتژیک تقابل تمدنی حق و باطل را درک کنیم.
پیادهروی اربعین، به عنوان یک الگوی تمدنی، دلالتهای تمدنی فراوانی را به نمایش میگذارد. هر تمدنی نیازمند یک عامل وحدتبخش است تا بتواند بین عناصر و مؤلفههای مختلف ارتباط برقرار کند. این عامل، در پیادهروی اربعین، حب امام حسین علیهالسلام است. در این رویداد، صدها هزار نفر با زبانها، نژادها، قومیتها و آداب و رسوم مختلف، تحت یک عامل وحدتبخش به نام محبت به امام حسین جمع میشوند. این وحدت بخشی، به ما نشان میدهد که چگونه پیادهروی اربعین میتواند خردهگفتمانهای مختلف را در یک فضای گفتمانی واحد گرد هم آورد.
این خودآگاهی تمدنی به ما میآموزد که بهترین نتیجه از فرهنگ اربعین این است که بتوانیم فضای گفتمانی در جهان اسلام برای تمدنسازی ایجاد کنیم که اجماع نخبگان را نیز به دنبال داشته باشد. در پیادهروی اربعین، هم فرهنگسازی و هم هنجارسازی در قواعد رفتاری و ساختاری قابل مشاهده است. در این پیادهروی، شاهد همسانسازی منافع و تضعیف دعوای نژادی هستیم. قومیتها و مرزها در این رویداد به شدت تضعیف شده و همه افراد تحت یک فرهنگ واحد به خدمت به زائران امام حسین میپردازند.
این فرهنگ و هنجار که در پیادهروی اربعین ساخته شده، باید به بازه زمانی اربعین محدود نشود و به دوران پس از آن نیز امتداد پیدا کند. درک این نکته خود یک خودآگاهی تمدنی است و به معنای آن است که نباید به پیادهروی اربعین به صورت موسمی و فصلی نگاه کرد.
نقش پیادهروی اربعین در تولید خودآگاهی تمدنی و قدرت بسیجگری بسیار مهم است. این رویداد میتواند ملتها را حول یک ایده آرمانی جمع کند و انگیزه دهد. این ظرفیت کلان تمدنی در پیادهروی اربعین، به ایجاد فضای گفتمانی که خرده فرهنگها را در خود حل کند، فرهنگسازی و هنجارسازی، و قدرت بسیجگری کمک میکند. اگر این اقتدار تمدنی به درستی فهمیده و درک شود و به فراسوی اربعین نیز تسری پیدا کند، پیادهروی اربعین میتواند خودآگاهی تمدنی مهمی را برای ما به ارمغان بیاورد.
یکی از مهمترین نکاتی که کنشگران تمدنی باید به آن توجه داشته باشند، مقوله خودآگاهی تمدنی است. به این معنا که باید درک دقیقی از موقعیت تمدنی جهان اسلام در روزگار معاصر، اهمیت کنش تمدنی و عمق استراتژیک تقابل تمدنی میان جبهه حق و باطل داشته باشیم. اگر این سهگانه را بشناسیم، خودآگاهی تمدنی برای ما به ارمغان میآید؛ یعنی بدانیم که موقعیت تمدنی جهان اسلام چیست، میراث تمدنی جهان اسلام چه تأثیری دارد و چه اهمیت و جایگاهی برای کنشگران تمدنی در این بازه زمانی وجود دارد. همچنین، باید عمق استراتژیک تقابل تمدنی حق و باطل را درک کنیم.
پیادهروی اربعین، به عنوان یک الگوی تمدنی، دلالتهای تمدنی فراوانی را به نمایش میگذارد. هر تمدنی نیازمند یک عامل وحدتبخش است تا بتواند بین عناصر و مؤلفههای مختلف ارتباط برقرار کند. این عامل، در پیادهروی اربعین، حب امام حسین علیهالسلام است. در این رویداد، صدها هزار نفر با زبانها، نژادها، قومیتها و آداب و رسوم مختلف، تحت یک عامل وحدتبخش به نام محبت به امام حسین جمع میشوند. این وحدت بخشی، به ما نشان میدهد که چگونه پیادهروی اربعین میتواند خردهگفتمانهای مختلف را در یک فضای گفتمانی واحد گرد هم آورد.
این خودآگاهی تمدنی به ما میآموزد که بهترین نتیجه از فرهنگ اربعین این است که بتوانیم فضای گفتمانی در جهان اسلام برای تمدنسازی ایجاد کنیم که اجماع نخبگان را نیز به دنبال داشته باشد. در پیادهروی اربعین، هم فرهنگسازی و هم هنجارسازی در قواعد رفتاری و ساختاری قابل مشاهده است. در این پیادهروی، شاهد همسانسازی منافع و تضعیف دعوای نژادی هستیم. قومیتها و مرزها در این رویداد به شدت تضعیف شده و همه افراد تحت یک فرهنگ واحد به خدمت به زائران امام حسین میپردازند.
این فرهنگ و هنجار که در پیادهروی اربعین ساخته شده، باید به بازه زمانی اربعین محدود نشود و به دوران پس از آن نیز امتداد پیدا کند. درک این نکته خود یک خودآگاهی تمدنی است و به معنای آن است که نباید به پیادهروی اربعین به صورت موسمی و فصلی نگاه کرد.
نقش پیادهروی اربعین در تولید خودآگاهی تمدنی و قدرت بسیجگری بسیار مهم است. این رویداد میتواند ملتها را حول یک ایده آرمانی جمع کند و انگیزه دهد. این ظرفیت کلان تمدنی در پیادهروی اربعین، به ایجاد فضای گفتمانی که خرده فرهنگها را در خود حل کند، فرهنگسازی و هنجارسازی، و قدرت بسیجگری کمک میکند. اگر این اقتدار تمدنی به درستی فهمیده و درک شود و به فراسوی اربعین نیز تسری پیدا کند، پیادهروی اربعین میتواند خودآگاهی تمدنی مهمی را برای ما به ارمغان بیاورد.
امیرمحسن عرفان - کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی