تعطیلی چهار روزه کشور نه تنها مایه تأسف و شگفتی است بلکه دلالت میکند بر تنبلی دولتهای پس از جنگ از دولت سازندگی تا دولت سیزدهم!شاید بپرسید چرا ؟ و اینکه چرا با این قاطعیت چنین حکمی را صادر میکنیم؟
حتما این ضرب المثل قدیمی را خوب درک میکنید که می گوید؛ آنوقت که جیک جیک مستونت بود،فکر زمستونت نبود؟
الان کشور ما دقیقاً در وضعیت مفهوم ضرب المثل قدیمی قرار دارد! الان که برق قطع میشود، گاز نداریم و قطع میشود، دقیقاً به ناکارآمدی و هدر رفت سرمایههای کشور و حتی ترک فعل دولتهای دهه 7 تاکنون می رسیم و الان همان زمستانی است که بفکر جمع آوری آذوقه نبودیم، زیرا نداشتن برنامهها، هدر رفت دلارهای نفتی نبود دوراندیشی، ریخت و پاش سرمایههای کشور و ...همه و همه باعث بوجود آمدن این وضعیت شده است که می بینید و مجبور میشویم دومین کشور دارنده گاز و سایرمنابع زیرزمینی را تعطیل کنیم ، تاشاید فرجی شود.
اما از آنجا که در کشور یک نظام نظارتی درست و درمان نداریم تا تمام مسئولان و دست اندرکاران سالهای قبل تاکنون را به پای میز محاکمه بکشاند و از آنها بپرسد چرا حال و روز کشو را چنین کردید؟ شاهد هستیم که هیچکس پاسخگوی عملکردش نیست.الان که دولت چهاردهم بر سر کار آمده است، میبینیم فقط با تعطیلی نظام آموزشی، کشور روزانه دویست میلیارد تومان متضرر میشود و چه کسی میخواهد این خسارات نظام آموزشی را جبران نماید، معلوم نیست.
استفاده از انرژی خورشیدی در اروپایی که از کمترین میزان نور خورشید بهرهمند است، یکی از راهکارهای مهم تامین انرژی و پرهیزاز سوختهای فسیلی در آنجاست، ولی کشور ما با داشتن این همه منابع غنی و زمین های بایر و بدون استفاده برای ایجاد مزرعههای خورشیدی است، هیچ اقدام مهمی صورت نگرفته است.
در صورتی که میتوان برای جبران کمبود برق به سمت تولید انرژی خورشیدی رفت و با ۹میلیارد دلار سرمایهگذاری در این بخش می شود۳۰هزار مگاوات کمبود برق فعلی را جبران کرد اینکه چه ارادهای در میان است که نمیگذارد این اتفاق بیفتد معلوم نیست؟
بنظر میرسد که در حال حاضر انسجامی برای استفاده از این موقعیت ویژه در کشور وجود ندارد و لذا دولت باید کمک کند تا صنایع بزرگ ظرف دو یا سه سال آینده خودشان برق خود را تامین کنند و از قید دولت رها شوند!
مشکل بزرگ و عمده فعلی تخصیص نادرست منابع است که منجر به بروز مشکلات در سیستم انرژی کشور شده، چرا که به عقیده کارشناسان، انرژی ارزان قیمت مزیت محسوب نمیشود بلکه مزیت در افزایش بهرهوری است و هیچ راه حل سریعتری جز اجرای سیاستهای درست برای کنترل مصرف، تکنرخی کردن ارز و واقعی کردن قیمت انرژی برای حل مشکل ناترازی وجود ندارد.
آنچه که مسلم است نمیتوان از کنار این تعطیلات با توجه به شرایط حاد و تنشزای منطقه خاورمیانه گذشت چرا که این تعطیلات، آسیبهای بزرگ اقتصادی به کشور وارد میکند و فرسودگی زیرساختها، نظام قیمتگذاری غلط، کمبود سرمایهگذاری، تلفات شبکه توزیع و وابستگی به سوخت فسیلی آینده ما را دچار خطر کرده است.
کمبود سرمایهگذاری در 25سال گذشته در نفت و گاز یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ناترازیهای امروز است. زمانی که مابهالتفاوت نفتی که با ۱۳دلار تولید کرده و ۸۰ دلار میفروختیم را سرمایهگذاری نکردیم و از طرف دیگر درآمدهای خود را خرج روزمرّگی نمودیم باید اینروزها را نیز پیش بینی میکردیم.
علی ایحال در شرایط کنونی، تنها راه تأمین انرژی برق و نجات کشور، استفاده از انرژی خورشید است که دشتهای سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، خوزستان، یزد، سمنان و...میتوانند ناجی ما در این بحران های آسیب زا شوند و حتی صادرات برق هم داشته باشیم.
حتما این ضرب المثل قدیمی را خوب درک میکنید که می گوید؛ آنوقت که جیک جیک مستونت بود،فکر زمستونت نبود؟
الان کشور ما دقیقاً در وضعیت مفهوم ضرب المثل قدیمی قرار دارد! الان که برق قطع میشود، گاز نداریم و قطع میشود، دقیقاً به ناکارآمدی و هدر رفت سرمایههای کشور و حتی ترک فعل دولتهای دهه 7 تاکنون می رسیم و الان همان زمستانی است که بفکر جمع آوری آذوقه نبودیم، زیرا نداشتن برنامهها، هدر رفت دلارهای نفتی نبود دوراندیشی، ریخت و پاش سرمایههای کشور و ...همه و همه باعث بوجود آمدن این وضعیت شده است که می بینید و مجبور میشویم دومین کشور دارنده گاز و سایرمنابع زیرزمینی را تعطیل کنیم ، تاشاید فرجی شود.
اما از آنجا که در کشور یک نظام نظارتی درست و درمان نداریم تا تمام مسئولان و دست اندرکاران سالهای قبل تاکنون را به پای میز محاکمه بکشاند و از آنها بپرسد چرا حال و روز کشو را چنین کردید؟ شاهد هستیم که هیچکس پاسخگوی عملکردش نیست.الان که دولت چهاردهم بر سر کار آمده است، میبینیم فقط با تعطیلی نظام آموزشی، کشور روزانه دویست میلیارد تومان متضرر میشود و چه کسی میخواهد این خسارات نظام آموزشی را جبران نماید، معلوم نیست.
استفاده از انرژی خورشیدی در اروپایی که از کمترین میزان نور خورشید بهرهمند است، یکی از راهکارهای مهم تامین انرژی و پرهیزاز سوختهای فسیلی در آنجاست، ولی کشور ما با داشتن این همه منابع غنی و زمین های بایر و بدون استفاده برای ایجاد مزرعههای خورشیدی است، هیچ اقدام مهمی صورت نگرفته است.
در صورتی که میتوان برای جبران کمبود برق به سمت تولید انرژی خورشیدی رفت و با ۹میلیارد دلار سرمایهگذاری در این بخش می شود۳۰هزار مگاوات کمبود برق فعلی را جبران کرد اینکه چه ارادهای در میان است که نمیگذارد این اتفاق بیفتد معلوم نیست؟
بنظر میرسد که در حال حاضر انسجامی برای استفاده از این موقعیت ویژه در کشور وجود ندارد و لذا دولت باید کمک کند تا صنایع بزرگ ظرف دو یا سه سال آینده خودشان برق خود را تامین کنند و از قید دولت رها شوند!
مشکل بزرگ و عمده فعلی تخصیص نادرست منابع است که منجر به بروز مشکلات در سیستم انرژی کشور شده، چرا که به عقیده کارشناسان، انرژی ارزان قیمت مزیت محسوب نمیشود بلکه مزیت در افزایش بهرهوری است و هیچ راه حل سریعتری جز اجرای سیاستهای درست برای کنترل مصرف، تکنرخی کردن ارز و واقعی کردن قیمت انرژی برای حل مشکل ناترازی وجود ندارد.
آنچه که مسلم است نمیتوان از کنار این تعطیلات با توجه به شرایط حاد و تنشزای منطقه خاورمیانه گذشت چرا که این تعطیلات، آسیبهای بزرگ اقتصادی به کشور وارد میکند و فرسودگی زیرساختها، نظام قیمتگذاری غلط، کمبود سرمایهگذاری، تلفات شبکه توزیع و وابستگی به سوخت فسیلی آینده ما را دچار خطر کرده است.
کمبود سرمایهگذاری در 25سال گذشته در نفت و گاز یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ناترازیهای امروز است. زمانی که مابهالتفاوت نفتی که با ۱۳دلار تولید کرده و ۸۰ دلار میفروختیم را سرمایهگذاری نکردیم و از طرف دیگر درآمدهای خود را خرج روزمرّگی نمودیم باید اینروزها را نیز پیش بینی میکردیم.
علی ایحال در شرایط کنونی، تنها راه تأمین انرژی برق و نجات کشور، استفاده از انرژی خورشید است که دشتهای سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، خوزستان، یزد، سمنان و...میتوانند ناجی ما در این بحران های آسیب زا شوند و حتی صادرات برق هم داشته باشیم.
فرهاد خادمی